کربلا 2
دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ
بسم الله ...
_ به رسم عشق و وفا شب اول اذن زیارت را از حضرت ابوفاضل گرفتم و اول مشرف شدم حرمش.
باز سوالی که از سفر قبلی هم برایم پیش آمده بود برایم تداعی شد که چرا حرم حضرت باب الحوائج خلوت تر از حرم ارباب است ؟
_ نیمه شبها کنار ضریحش جایم بود و خلوت میکردم و درد دل . بالای سر برای همه نماز خواندم و دعا کردم .
چه بگویم واقعا از این دلم و درد هایش. خودم دیگر کلافه ام از دستش. ولی توقع داشتم و دارم باب الحوائج درستش کند !
_ روبروی ایوان طلای ابالفضل نشسته بودم که دیدم گوشه ای عده ای که معلوم بود یک خانواده اند دور هم نشسته اند و پسر بچه ی خانواده داشت نوحه می خواند و سینه میزدند.
بی اختیار به دلم افتاد بروم و بگویم اجازه می دهند برایشان روضه بخوانم؟
رفتم به یکی از آقا هاشون گفتم. گفت که دارند می روند و دیر وقت است و ...
کمی ناراحت شدم که حیف توفیق نبود برای زوار ابوفاضل روضه بخوانم و نفس بزنم.
اون آقا یک ژتون ناهار مهمان سرای حضرت عباس را بهم داد و گفت داریم فردا از کربلا میریم و نیستم که برم . برای تو باشه.
رو کردم به ضریح و گفتم آقاجان. روضه ی نخوانده این شد صله اش ! اگر خوانده بودم دیگر چه میشد؟؟
خیلی با مرامی آقا . خیلییییییییییییییی
فهمیدم که حضرت هوای همه را دارد و کافی است برایش قدمی برداریم.
_ باکاروانمون در حرم زیارت نامه خواندم و منبر و روضه .
همان روضه ای که خودش امر فرمود روضه ام را اینگونه بخوانید .
شک نداشتم که امام زمان حاضر بودند. چون به نام عمو جانش حساس است.
دلم خوش بود به تک تک روضه هایی که خواندم در این سفر .
_ فردای اون روزی که مهمون سفره حضرت شدم باز هم مهمان شدم.
هر زائری سالی یکبار میتواند مهمان حضرت شود. صفحه آخر گذرنامه ات را مهر میزنند و ژتون می دهند.
تصویر مهر گذرنامه
ولی به کرم خودشون من دو روز متوالی مهمان بودم. الحمدلله
_ دلم تنگ شده برای شب نشینی های حرم و زل زدن به ضریح و نجوا کردن ها .
دلم تنگ سینه زنی است که در حرم برایش خواندم تنهایی
یه قلب مبتلا تو این سینه است
مریضم و دوام ابالفضله
سینه ما سینه زنا وقف
موقوفه آقام ابالفضله
اون که چشیده طعم این عشق و
غیر تو هیچ کس و نمیشناسه
حک میشه روی سنگ قبرم این
سینه زنه رایت العباسه
ابوفاضل دخیلک ....
ادامه دارد ....
- ۹۴/۰۷/۰۶