پرستوی مهاجر

حاج خلیل صادقی
پرستوی مهاجر

اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپرده‌اند، پس ما قبرستان‌نشینان عادات و روزمرگی‌ها را کی راهی به معنای زندگی هست؟
اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر.
پرستویی که مقصد را در کوچ می‌یابد از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد...

***
ای شهید، ای آن که بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی بر آر و ما قبرستان‌نشینانِ عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.

طبقه بندی موضوعی
Instagram
آخرین مطالب
پیوندها

این همه آوازه ها از شه بود ...

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ب.ظ

بسم الله

راستش را بخواهید مدتی است که حال روبراهی نداشتم و کلا درگیر افکار خودم بودم و چه بسا شرمنده ی خدا از این حال و روز و بندگی ام . البته اگر بشه اسمش رو بندگی گذاشت !

به روال همیشه چهارشنبه شد و رفتم تا از محضر استاد عزیزم بهره ببرم و الحمدلله دست پر برگشتم.

انگار مخاطب تک تک جملات امروز حاج آقا من بودم .

از آداب و ادب نوکری فرمودند و از احوالات بزرگان صلحا و علما و نوکران دستگاه حضرت سید الشهداء علیه السلام

سخن از مرحوم کربلایی احمد تهرانی (کل احمد ) به میان آمد و مرحوم حاج اسماعیل دولابی

فرمودند که همیشه حاج اسماعیل میفرموده که : من گمشده ای در بیابان بودم که کشتی نجات اباعبدالله آمد و مرا سوار کرد .


روزی که اول بار کل احمد را بردند دیدن آیت الله بها الدینی ؛ تا آیت اله ایشان را دیدند فرمودند : " کل احمد معجزه ی امام حسین است "

تمام وجودش نور امام حسین است و ...


دیگر فرمودند که هر چه میکشیم از منیت هایمان است. من من کردن ها است که مارا عقب انداخته .

منیت در مداحی و طلبگی و حتی شوهر داری و حتی پدر بودن و ... و در تمام امور.


براستی که " ان ذکر الصالحین ینزل الرحمه "


باید باور کنیم که امام علیه السلام خوب مارا و زندگی مارا دارد مدیریت میکند .

بارومون بشه که ما چیزی نیستیم و اگر چیزی هم هست از صدقه سر ارباب است .

این همه آوازه ها از شه بود ...

استاد گفتند و گفتند تا رسیدند به این جای کلام که : عادتک الاحسان الی المسیئین

سر و کار ما با اربابی است که بد ها را می خرد و حتی بد ها را الگو قرار میدهد برای خوبان


در منجلاب فساد و گناه هم هستیم عقربه ی دل مون رو منعطف کنیم به سمت ارباب

چه خوب است در هیچ حالی بکاء بر حضرت را یادمون نرود . حتی موقع گناه هم که باشه .

حضرت حر علیه اسلام به قصد کشتن سیدالشهدا آمده بود کربلا ولی دستش را گرفتند و بالایش بردند . ما که مدعی نوکری و ذاکری این خاندان رو داریم دست مارا نمی گیرند؟؟؟


این سخنان گویا آبی بود بر آتش دلم .

با نفس و روضه و کلام ایشون باز احیا شدم . الحمدلله که خدا مارو کاسه لیس این خاندان کرده .

الحمدلله علی عظیم رزیتی ...


پ ن :

داشتم فکر میکردم که من بی سرو پا اینهمه خطا کرده ام باز ارباب دوعالم حضرت سیدالشهدا مرا می آورد و با تمام پستی اندک آبرویی داده و مردم به احترامش مارا محترم میشمارند و به ما التماس دعا میگویند حتی ، اگر درست حسابی و آنطوری که سزاوار است نوکری اش را میکردم برایمان چه میکرد ؟؟؟


خدا بحق گریه های مادرش این اشک چشم رو در هیچ حالتی از ما نگیرند و روز به روز بر سوز ما و اشک و ناله ی ما برای مصائب آل الله بیفزاید .

اولین ثمره ی گریه مساعدت و یاری حضرت صدیقه سلام الله علیها است .


راستی روزهای پایانی ماه رجب است .

یا من ارجوه لکل خیر  رو بگذارید کنار روایت نبوی که حضرت فرمودند : کل الخیر فی باب الحسین  ، چه زیبا میشود !؟!؟!


چند سالی است توفیق دارم زانوی شاگردی و ادب محضرت استاد عزیزم نوکر دستگاه حسینی حضرت حجت الاسلام و المسلمین میرزا محمدی (حفظه الله ) میزنم . و خدارا شاکرم به خاطر این نعمت



  • ۹۵/۰۲/۰۸
  • شیخ خلیل

نظرات (۲)

  • رسانه بلندآوا


  • کپی برداری از مطالب این سایت با ذکر نام نویسنده و نام سایت مجاز است .
    آقاجان
    دست من گیر که این دست همانست که من
    سالها از غم هجران تو برسر زده ام
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی